سفارش تبلیغ
صبا ویژن
د نیا ی مجازی
درباره وبلاگ


پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 11
  • بازدید دیروز: 6
  • کل بازدیدها: 149461
پنج شنبه 91 آبان 25 :: 10:39 عصر :: نویسنده : عارفی

به موجب گواهی علم ،دوران اول زندگی و طفو لیت انسان دوران ساخته شد ن شخصیت

فکری و روحی افراد است ، الفبا ی فکری هر فرد که تشکیل د هند ه ای کلما ت زند گی

او میبا شد در در سنین اوائل عمر وطفولیت تکوین می یا بد ، وحضرت اما م حسین( ع)

در این دوران تحت تر بیت عا لی جد ش رسول خدا (ص) بود، محور مقا لا ت رسو ل

اکرم(ص) عدل بود او میخوا ست جا معه بر اسا س عدا لت زند گی کنند از نظر سیستم

فکری اسلا می دراین جهت فرد واجتما ع تفا وُت ندارد ، اسلا م عد الت اجتما عی را از

عد الت فرد ی شروع میکند برای که فرد وافراد تشکیل دهند ه ای جا معه است وتا فرد

دارای تربیت عد ل نبا شد هرگز جا معه ای بر اسا س عد ل وعد الت بوجود نخوا هد آمد

وتربیت عدل درمزاج فرد دو شاخه دارد یکی فرد خو دش از مسیرعد ل خا رج نشود و

دیگر اینکه اگر د رمقابل قا نون شکنی وبی عد التی قرار گرفت سا کت ننشیند ،حسین(ع)

در چنین مکتبی تربیت یا فت ودرسنین آ غاز زندگی دردامان رسول خدا ، مظا هر این

تربیت را با دید روشن درسیمای زندگی رسول اکرم(ص) مشا هد ه میکرد ومی دید که

رسول خدا در اجرای عدل و تأ مین عدالت اجتماعی چگونه تلاش مد اوم وخستگی ناپذیر

دارد ونظرات رسول خدا را درقا لب آ یات الهی در زمینه ای عدل می شنید ، وبا   این

دیدن ها وشنید ن ها شخصیت روحی وفکری حسین(ع) تکو ین یافت وهمین  شخصیت

خاص فکری بود که سا زنده ای عاشورا شد ، حسین(ع) به مو جب تر بیت خاص خود

نمی توانست ونمی بائیست دربابر انحراف ها و ظلم ها سا کت بنشیند .

خا صیت بشر است که همه د م ازفضیلت وتقوی میز ند وهمه خود را طرف دار حق و

عد الت مید انند ولی همه دراین سخن راستگو نمی باشند ، سردوراهی آنجا که منا فع

آنان ، مقا م وحیثیت وموقعیت اجتماعی آنها از راه حق وفضیلت جد ا شود د راین موقع

راستگو از دروغگو تشخیص دا ده می شود و مرد م ظا هر ساز ومعا مله گر از مرد م

با حقیقت جد ا میگرد ند واین جمله از لا بلای کلا م خود حیسن بن علی(ع) بود. وخود

حضر تش سر د وراهی بهتر ین را انتخا ب کرد و ازاین آ ز ما یش سر بلند بیر ون آمد

اگر با یزید سازش میکرد یا لا اقل سکوت میکرد همه چیز برا یش آ ما ده می شد   و

خا ند انش د ررفا و آ سا یش زند گی میکرد لکن حسین ابن علی(ع) بد ون درنگ و

معطّلی راه نها ئی خویش را انتخاب کرد حق و عد الت را بر خودش ترجیح داد و

برای نجا ت اسلا م و عدا لت اجتما عی ازیک مرگ قطعی استقبال کرد ومرگ   را

برای خود سعا دت مید ا نست واز آن نمی تر سید وچون نمی تر سید تن بذ لّت نمیداد

صریح بود، قاطع سخن میگفت آن موقع که والی مد ینه( ولید) گما شته ای یز ید به او

پیشنهاد بیعت با یز ید را داد با کمال صراحت وبد ون تردید گفت :(وعلی الا سلام                    السلام

اذ قد بُلیت الا مة براع مثل یز ید) . برسمیت شنا ختن حکومت یزید مساوی با انهدام

قطعی بنای اسلا م است حسین(ع) چگونه می تواند چنین حکومت منحرف   و بی

صلا حیتی را بر سمیت بشنا سد ؟ نه تنها برسمیت نمی شنا سد بلکه شد یداً بر ای بر

اند اختن اش وارد عمل میشود .

مسلمین دست خوش هوی وهو س ظا لمانه ای یزید قرار گرفته بود نمی توا نست د ر

برا بر چنا ن وضعی سکو ت کند وبنا م مو قعیت و موجودیت خود مصا لح جا معه ای

اسلا می را نا دیده بگیرد ، آ خرین ضربه ای بنی امیه بر پیکر اسلا م ومسلمین این

بود که خلا فت اس

حسین(ع) درسال 60 هجری(ق) دامنه ای ستم وگناه را در حال گسترش دید ، مصالح

لا می را به سلطنت استبد ا دی مو رو ثی تبد یل کرد معا ویه پسرش

یزید را بجای خو د نشا نید در حا ل که یزید هیج گونه شخصیت د ینی حتی بطور

تزویر و تظا هر هم ند اشت وهمه وقت خود را با ساز وآواز وبا ده گساری و........

میگذ را نید و هیج گو نه احترا م به مقررات اسلا می نمیگذ اشت و گذ شته ازهمه

اعتقاد به دین وآئین هم نداشت چنا نچه هنگا م که اسیران اهلبیت وسر مقد س حضرت

سید الشهدا (ع) را نزدش آوردند ابیا تی گفت یکی آن این بود: (لعبت ها شم با الملک فلا

خبرجاء ولا وحیٌ نزل) پدرش معا ویه هم همین طور بود وقت که با اما م حسن( ع )

صلح کرد آ مد مسجد خطبه خوا ند و گفت جنگ من با علی(ع) و صلح با امام

حسن(ع) برای رسیدن به قد رت بود که رسید م به نماز و روزه شما کاری

ندارم میخوا هید بخوانید یا نخوانید لکن هرکسی با من مخا لفت کند نا بو دش

میکنم. حسین (ع) در مقابل این دود مان قرار گرفته بود، حسین(ع) در مقا بل

بزگترین جنایت کار تا ریخ قرار گرفته بود ، اگر با چنین تبه کار بیعت کند زندگی

دنیا برای شخص خود ش و خا ند انش بخوبی میگذ رد امّا جا معه ای اسلا می لگد

کوب میشود ودر اقیا نوس ظلم وستم غر ق میشو ند ، اگر بیعت نکند برای خو د ش

گیران تما م میشود ، حسین(ع) در دامان جد ش تر بیت یافته مصلحت جا معه ای

اسلا می را بر خود ش تر جیح مید هد مر دا نه وار د عمل پیکار میشود وبا کما ل

صرا حت میفر ما ید:( الا ترون ان الحق لا یعمل به ، وان البا طل لا یتناهی عنه، لیرغب

المؤ منین فی لقاء الله محقاً ، فا نی لا اری الموت الّا سعا د ة ‌، ولا الحیا ت مع الظالمین

الا برما) آیا نمی بینید که به حق عمل نمیشود وباطل را که کسی ازآن باز نمی ایستد

باید مؤ منین دید ار خد اوند را بر گزیند ، من اکنون مرگ را جز سعا د ت و کا میا بی

وزند گی با ستم گران را جز سختی و رنج نا متنا هی نمید ا نم .

حسین(ع) با پیش نهاد بیعت متو جه گر دید که د ستگاه ننگین یز ید چه تو قع شر م آوری

ازاو دارد تصمیم گرفت که این سرطان مخوف و کشند ه را هرچه زود تراز پیکر اسلا م

جد اکند وبه حیا ت حکو مت کثیف وپو سید ه ای امویان خا تمه بخشد وبرای تحقق بخشید ن

این تصمیم خطر نا ک ودر عین حا ل مقد س ، نقشه ای عجیب تر سیم کرد ، بر خلا ف

تما م تا کتیکی های جنگی د نیا ی ما ، در مقا بل حکو مت خود کا مه ای یزید باید لشکر ی

متناسب داشته باشد ، لکن حسین(ع) با عده ای قلیلی ازخا ند ا ن و اهل بیت خود   این

رسا لت الهی را بد وش کشید . گرچه ازنظر ظاهری و از دید نظر دنیا ممکن است بگو یند

که حسین(ع) شکست خورد چون کشته شد واهلبیت اش اسیر شد ، لکن در حقیقت حسین(ع)

پیروزشد ، گفته شد ه وقت که خبر پیروزی لشکریزید را به یزید داد گفت تو پیروز شدی

حسین(ع) کشته شد واهلبیتش اسیر ، کسی آنجا بود گفت یز ید تو شکست خوردی، آنوقتیکه

حسین(ع) طفل شیر خوارش را روی دست گرفته بود طلب آ ب میکرد لشکر ت بگریه

آمد ه بود ند عمر سعد ترسید مبا دا لشکرت بر گرد د دست پا چه شد ه بود به حر مله دستور

داد که کار را یک سره کند ، یا مثلا در جریان حمله به حرم حضرت که فر مود اگر د ین

ندا رید لا اقل در دنیا آ زاد مرد باشید تا من زند ه ام کسی متعر ض حر م من نشود ، یکی از

کثیف ترین افراد لشکر اشعث یا سنان یه عمر سعد گفت لشکر را بر گردان والا خود م با این

شمشیرم در مقابل شما می جنگم ، این مسئله آ ب ، خیا م ، وتما م صحنه های کر بلا واسار ت

اهلبیت ، مجلس ابن زیاد ، مجلس یز ید ، وخطبه خواند ن ها یی حضرت سجاد (ع) وحضرت

زینب(س) علا وه برتأ ثیر گزاری ظا هری دارای رازهای نهفته ای بود که خود اما م حسین(ع)

مید انیست ولذ ا این راه را انتخا ب کرد  وبا این نقشه وحرکت حسین(ع) یز ید وتفکر یزیدی

نمی تو انست بر قد رت بما ند باید از قدرت بز یر آ یند و بز یر آمد ند ودر نتیجه حسین(ع)

برای همیشه بر ند ه ای میدا ن است ا مروز با گذ شت قر ن ها ازتا ریخ حا دثه ای کربلا

مد تی کمی نیست ، هر حا دثه ای ولو بزرگ باشد در کره ای زمان ذوب میشود واز ذهن ها

محو وبد ست فر ا موشی سپرد ه میشود لکن حا دثه ای کر بلا و قیا م خو نین اما م حسین(ع)

روزبروز تا زه تر میگر د د و فلسفه ای قیا مش روز بروز رو شن تر میشود امر وز د ر

تما م کشور ها ی اسلا می و غیر اسلا می در هر سال د هه ای محرم را بعنو ان سا لگر د

از قیا م عا شورا ارج می نهند ودر این مرا سم اشک میر یز ند ود شمنا ن حسین(ع) را

نفرین میکنند . درود خدا برتو و اهلبیت وخا ند ان تو آی حسین ابن علی (ع) که درکربلا یت

تمام زیبا ئی ها در مقا بل تما م زشتی ها قرار گرفته بو د واین جمله را خوا هرت حضر ت

زینب(س) فرمود ( ما رأ یت الا جمیلا).

 

 

 




موضوع مطلب :